ناگهان
نویسنده : عباس نعلبندیان
دانلود از :
خلاصه ای از نمایشنامه :
نمایشنامه ناگهان هذا حبیب الله قصه مردی است به نام فریدون. معلمی که به اتهام تجاوز از مدرسه اخراج شده و به همسایگی دیگر هویتها آمده. ناگهان داستان
هویتهای بسیاری است که در خانهی بزرگی در کنار هم زندگی میکنند و هرکدام داستانی دارند. مهری که شوهرش ناپدیدشده و با دختر جوانش فاطمه زندگی میکند. فاطمهای که عاشق فریدون شده. پیر زنی روبهمرگ به نام ماه منیر که با پسرش (ماشاالله) که کارش تخلیه چاه است و عروس در حسرت بچهاش (کبرا) زندگی میکند. و همچنین حسین آقا و تقی. همسایگانی که فریدون را به طلب پولی که تصور میکنند در صندوقش پنهان کرده در روز عاشورا به قتل میرسانند. البته چیزی از صندوق پیدا نمیکنند.
نمایشنامه ناگهان هذا حبیب الله نعلبندیان عرصهای است برای تقابل هویتها. جایی که هویتها در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و در تلاشاند خود را باثبات و مستقل نشان دهند و حتی برای تعریف و استحکام هویت خود دیگری را به قتل برسانند. تا شاید خود را معنا ببخشند. در نمایشنامه هویت فریدون به کمک استعارههای مظلومیت و مرگ در مرکز قرارگرفته است. و دیگران در حاشیه. اما در این نمایشنامه هویت فریدون و دیگرانِ در حاشیه چگونه معنا مییابد